روشنی زندگی ما

آیدین مشهدی میشود....

عسلک  دوس داشتنی مادر ......زیبای بی تای من برای اولین بار  ماه رمضون امسال رفته مشهد     بالاخره شد و رفتیم اون هم چه زمان خوبی شب قدر..... از ٣٨ روزگی ات که دکتر گفته بود قلب نازنینت صدای اضافه دارد و باید *** اکو *** میشدی وو خدا میداند که بر ما چه گذشت................................... همونجا تووی بیمارستان مهر وقت اکو که انگار ثانیه ها ایستاده بودند و قصد رفتن و گذشتن نداشتن نذر کردم ببرمت که شکر پروردگار مهربون همون روز همه چیز تموم شد و  قلب قشنگت بدون هیچ مشکلی برای زنده بودن من و پدرت میتپید..... الهی شکررررررر گذشت اون  روز خیلی سخت اما نوشتتم که یادم بماند خد...
29 مرداد 1392
1